کد مطلب:329736 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:161

دلداری و پرستاری از امام سجاد(ع )
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

امام سجاد (ع ) می فرماید: در روز عاشورا، وقتی پدرم را كشته و به خون آغشته دیدم و مشاهده كردم كه فرزندان آن حضرت با برادران و عموهای خود به شهادت رسیده اند و از سوی دیگر زنان و خواهران را مانند اسیران روم و ترك مشاهده كردم ، فوق العاده نگران و ناراحت شدم و سینه ام تنگی كرد و نزدیك بود كه روح از بدنم جدا شود.

همین كه عمه ام زینب مرا بدین حال دید، گفت : ((ما لی اراك تجود بنفسك یا بقیة جدی و ابی و اخوتی ))؛ای یادگار جد و پدر و برادرانم ! تو را چه شده است ؟ می بینم كه نزدیك است قالب تهی كنی ! از مشاهده انی منظره دلخراش بی تابی مكن . به خدا قسم این (شهادت ) عهدی است كه خدا با جد و پدرت كرده است . خدا از مردمی كه ستمكاران آنان ران نمی شناسد، ولی در آسمانها معروف هستند، تعهد گرفته است كه ایشان این اعضای پاره پاره و جسدهای غرقه به خون را به خاك بسپارند. ((لهذا الطف علما لقبر ابیك سید الشهداء لایدرس اثره و...))؛ در این سرزمین برای قبر پدرت بیرقی برافرازند كه اثر آن از بین نخواهد رفت و به آمد و رفت و شب و روزها محو نخواهد شد. پیشوایان و رهبران كفر و پیروان گمراه آنان ، برای از بین بردن آن قبر فعالیت ها می كنند، ولی تلاش آنها جز بر عظمت آن قبر نخواهد افزود.))(133)

133-ره توشه راهيان نور، ص 263.